تاريخچه معدنكاري در معدن كوشك بر اساس روشهاي استخراج، بكارگيري ماشينآلات تجهيزات معدني در اكتشاف، استخراج و كانهآرايي به دو دوره سنتي و مكانيزه تقسيمبندي شده است:
معدن سرب و روي كوشك از ديرباز مورد توجه معدنكاران قديمي بوده است. آثار كارهاي قديمي نشاندهنده استخراج كلوخه هاي پرعيار سرب از رخنمون هاي شرقي معدن كه به كوشك قديمي موسوم است ميباشد. آنچه مسلم است طي اين مدت عمليات كندهكاري با ابزار ساده دستي و بدون استفاده از هرگونه چالزني و مواد ناریه انجام مي شده است.
از سال 1318 عمليات معدنكاري با چالزني دستي واستفاده از باروت آغاز گرديده بدین صورت که شخصی قلم حفاری نسبتاً بلندی را در محل مورد نظر قرار می داده و فرد دیگری با پتک به ته آن ضربه می زده سپس چالها را با باروت منفجر می کردند و تا سال 1328 به مدت 10 سال معدن به مرحوم فاضلي اجاره داده شده بود. اهم كارهاي معدني طي اين مدت نيز در كوشك قديمي (جبهه شرقي معدن) و با بكارگيري روش اتاق و پايه صورت گرفته است. در اين مدت استخراج قسمتهاي پرعيارسنگ انجام مي شده و قسمتهاي با عيار پايين و باطله را به عنوان ستون جهت نگهداري سقف نگه ميداشتند و در جاهائي كه تمامي سنگ داراي عيار بالا بوده است نگهداري سقف را توسط يكسري ستون هاي سنگ چين تأمين ميكردند كه شواهدي بر اين امر در منطقه كوشك هنوز برجاست ؛ خاک کشی و حمل مواد استخراج شده توسط دلوهای لاستیکی ، گونی نخی و سبدهای چوبی وحمل توسط پشت افراد بوده است و اسنادی حاکی بر حمل روزانه 40 تا 50 گونی 40 کیلویی برای هر نفر موجود است . سنگ استخراج شده كه بصورت تكههاي كوچك بود ، توسط زنان و کارگران محلی سنگ جوری می شده است و باطله از سنگ پر عیار به صورت چشمی جدا می شده است سپس دانه بندی حدود کمتر از یک اینچ (“1) توسط چکش های دستی انجام می شده است سپس این سنگ دانه بندی شده برای انجام عملیات فراوری به مناطق نزدیک به آب یا چشمه های محلی انتقال می یافته (توسط شتر) به این صورت که با گل رس دوکهایی به قطر حداکثر 3 سانتیمتر و طول 15 سانتیمتر ساخته و در کنار هم چیده می شده و در بین آنها با گیاهی با نام محلی “پدن” قرار می دادند و سپس سنگ معدنی ، مجدداً دوک و به همین ترتیب ادامه می دادند تا به ارتفاعی نزدیک به یک متر تکرار می شد. با آتش زدن این کوره، سرب به صورت مذاب از پایین کوره خارج می شده و با رسیدن به آب سرد سرباره آن نیز از سرب جدا می شده و روی (Zn) آن نیز بر روی گل دوک که بعداٌ که در اثر حرارت به صورت سفال در آمده است، قرار می گرفته که پس از سرد شدن کوره آنها را می تراشیدند و قسمت اعظم مواد نیز بدون انجام عملیات فراوری کامل دور ریخته می شده است. نمونه این کوره ها در نزدیکی کوشک ، ده مرزه و منطقه بنیز می باشد که در حال حاضر اکتشاف معدن سرب و روی اکسیده چاه میر آغاز شده است و این سرب و روی حاصله را در بازار داخلی به مصرف می رساندند و هیچگونه مدارکی دال بر صدور سنگ معدن به خارج در این مدت وجود ندارد. با پیشروی معدن به سمت کوشک شمالی چاه اولیه زردو از ارتفاع 1000 متری از سطح دریا تا ارتفاع 890 متر حفر گردیده و توسط یک اسکیپ چدنی و سیستم قرقره تغییر جهت کابل و با استفاده از اسب والاغ مواد معدنی بالای طبقه 100 متری استخراج می گردید. در تونلها و طبقات فرعی معدن خاک کشی با فرغون و شاید با واگن دستی بوده است.
با گذشت زمان به جای اسب والاغ و شتر از تراکتور استفاده می شد که تراکتور روی شاسی قرار داشت و کابل به دور رینگ آن جمع می شد و با ورود موتور برق به معدن از یک دستگاه موتور الکتریکی برای کشیدن مواد معدنی استفاده می شده است.
ازسال 1328 تا 1338 به مدت 10 سال مجوز بهرهبرداري بنام آقاي مهندس مرتضي رستگار اصفهاني صادر گرديده است .طي اين مدت نيز كماكان عمليات معدنكاري بصورت گذشته با تغييرات ناچيز ادامه يافته اما روند كارها بسوي معدنكاري كلاسيك و پيشرفته سوق داده شده است. چالزني دستي واستفاده از مواد انفجاري كم كم جاي خود را به پرفراتورهاي ساده و كمپرسورهاي توليد كننده هواي فشرده داد. سنگهاي پرعيار توسط توبره (كيسههايي كه كارگران سنگ را با آنها حمل ميكردند) و بوسيله كارگران محلي از معدن خارج و پس از سنگ جوري و دانه بندی به اندازه یک اینچ توسط کارگران وزنان محلی، كلوخههاي پرعيار سرب و روي را به بندر خرمشهر به منظور صادرات حمل ميكردند.
وجود ذخاير معدني قابل توجه با كيفيت خوب امكان سرمايهگذاري دراز مدت را ميسر ساخت . شركت سيميران در عمليات معدني با آقاي رستگار مشاركت نمود و تفكر مكانيزاسيون معدن قدرت گرفت . درسال 1342 شركت R.T.Z از انگلستان نيز مشاركت نمود و زمينه يكسري عمليات اكتشافي نيمه تفصيلي فراهم گرديد. حفاري هاي مغزهگيري از سمت شرق بطرف شمال كه به قسمت زردو و پهنو معروف است يكي پس از ديگري با نتايج رضايت بخش انجام شد. نتايج مطالعات امكانسنجي حاصل از اين عمليات ذخيره اوليه 80000 تني معدن كوشك را به 800000 تن و سپس به 1200000 تن افزايش داد. چنين ذخيرههايي كه مجموع عيار روي وسرب آن 20 درصد گزارش شده است، زمينه اصلي سرمايهگذاري اوليه را باعث شد. درسال 1345 شركت معادن بافق تأسيس شد و سپس طراحي اساسي اكتشاف ، استخراج و كانهآرايي سيستماتيك صورت پذيرفت . و عملاً از همان سال حفر گزنگي به طول 340 متر با شيب 21 درجه به عنوان مسير دسترسي اصلي آغازشد و همزمان با آن اقدامات لازم براي احداث يك واحد فلوتاسيون با ظرفيت 400 تن در روز به منظور پرعيارسازي جمعي سرب و روي صورت پذيرفت.
درسال 1348 تجهيزات معدني و كانهآرايي نصب و آغاز بكار كرد. از اين پس دورهاي تازه در تاريخ معدن كوشك رقم خورد ودوره مكانيزاسيون معدن آغاز گرديد.
پس از تمديد پروانه بهرهبرداري درسال 1345 و تأسيس شركت معادن بافق درسال 1346 طراحي استخراجهاي زيرزميني آغاز شد و كارخانه كانهآرايي سرب و روي با ظرفيت 400 تن در روز تأسيس گرديد و همزمان معدن آمادهسازي شد و كارخانه در سال 1349 آغاز به كار نمود. از سالهاي 1346 تا 1351 عمليات استخراجي در قسمتهاي پرعيار كانسار يعني منطقه زردو با عيار مجموع 20 درصد بطور فشرده و پيگير انجام و پس از مراحل كانهآرايي و فلوتاسيون ، كنسانتره حاصله به كشور انگلستان صادر ميشد.
درسال 1351 كليه سهام شركت معادن بافق به مالكيت ايراني درآمد و روش كانهآرايي انتخابي در دستور كار قرار گرفت.ظرفيت كارخانه افزايش يافت و خط توليد كنسانتره سرب و روي از يكديگر جداشد . در طرح توسعه كارخانه ظرفيت روزانه 400 تن به 600 تن افزايش يافت و از سال 1354 تا 1356 تكميل و مورد بهرهبرداري قرار گرفت. خوراك كارخانه كانه آرايي تا سال 1366 كلاً ازمعدن زيرزميني تأمين ميشده و از سال 1366 همراه با آمادهسازي معدن روباز ( در بخش پهنوي شمالی)، بخشي از خوراك كارخانه توسط معدن روباز تأمين گرديده است.